مبادله و مبادله ارز ابتدا در دوران باستان اتفاق افتاد. صرافان (افرادی که به دیگران کمک می کردند تا پول را تغییر دهند و همچنین کمیسیون یا هزینه ای دریافت می کردند) در زمان نوشته های تلمودی (زمان کتاب مقدس) در سرزمین مقدس زندگی می کردند. این افراد (که گاهی اوقات «kollybistẻs» نامیده میشوند) از غرفههای شهری و در زمان جشنها از دادگاه غیریهودیان استفاده میکردند. صرافان همچنین نقرهسازان و/یا طلاسازان دوران باستان اخیر بودند.
در قرن چهارم پس از میلاد، دولت بیزانس انحصار مبادله ارز را حفظ کرد.
ارز و مبادله از عناصر مهم تجارت در دنیای باستان بود که مردم را قادر می ساخت اقلامی مانند غذا، سفال و مواد خام را بخرند و بفروشند. اگر یک سکه یونانی به دلیل اندازه یا محتوای آن طلای بیشتری نسبت به یک سکه مصری داشت، در آن صورت یک تاجر می توانست سکه های طلای یونانی کمتری را با سکه های مصری بیشتر یا برای کالاهای مادی بیشتر مبادله کند. به همین دلیل است که در برههای از تاریخ خود، اکثر ارزهای رایج جهان که امروزه در گردش هستند دارای ارزشی بودند که به مقدار مشخصی از استانداردهای شناخته شده مانند نقره و طلا ثابت شده بود.
قرون وسطی و بعد از آن
در طول قرن پانزدهم، خانواده مدیچی ملزم به افتتاح بانک در مکان های خارجی به منظور مبادله ارز به نمایندگی از بازرگانان نساجی بودند. برای تسهیل تجارت، بانک دفتر حساب nostro (از ایتالیایی، ترجمه شده به “مال ما”) را ایجاد کرد که حاوی دو ورودی ستونی بود که مقادیر ارزهای خارجی و محلی را نشان می داد. اطلاعات مربوط به نگهداری حساب نزد یک بانک خارجی. در طول قرن هفدهم (یا هجدهم)، آمستردام بازار فارکس فعالی داشت. در سال 1704، مبادلات خارجی بین عواملی که در راستای منافع پادشاهی انگلستان و شهرستان هلند عمل می کردند، انجام شد.
مدرن اولیه
الکس. Brown & Sons در حدود سال 1850 با ارزهای خارجی معامله می کرد و یک معامله گر پیشرو ارز در ایالات متحده بود. در سال 1880، J.M. do Espírito Santo de Silva (Banco Espírito Santo) درخواست داد و به او اجازه داد تا در تجارت تجارت ارز خارجی شرکت کند.
حداقل یک منبع، سال 1880 را آغاز مبادلات خارجی مدرن می داند: استاندارد طلا در آن سال آغاز شد.
قبل از جنگ جهانی اول، کنترل بسیار محدودتری بر تجارت بین المللی وجود داشت. کشورها به انگیزه شروع جنگ، سیستم پولی استاندارد طلا را کنار گذاشتند.
مدرن تا پست مدرن
از سال 1899 تا 1913، ذخایر ارز خارجی کشورها با نرخ سالانه 10.8 درصد افزایش یافت، در حالی که دارایی طلا با نرخ سالانه 6.3 درصد بین سالهای 1903 و 1913 افزایش یافت.
در پایان سال 1913، تقریباً نیمی از ارزهای خارجی جهان با استفاده از پوند استرلینگ انجام میشد. تعداد بانکهای خارجی فعال در محدوده لندن از 3 بانک در سال 1860 به 71 بانک در سال 1913 افزایش یافت. در آغاز قرن بیستم، تجارت ارز در پاریس، نیویورک و برلین بیشتر فعال بود. بریتانیا تا سال 1914 عمدتاً درگیر نبود. و در سال 1924، 40 شرکت به منظور مبادله فعالیت می کردند.
در طول دهه 1920، خانواده Kleinwort به عنوان رهبران بازار ارز شناخته می شدند، در حالی که Japheth، Montagu & Co. و Seligman هنوز به عنوان معامله گران مهم FX شناخته می شوند. تجارت در لندن شروع به شبیه شدن به تجلی مدرن خود کرد. تا سال 1928، تجارت فارکس جزء لاینفک عملکرد مالی شهر بود. کنترلهای مبادلات قارهای، بهعلاوه عوامل دیگر در اروپا و آمریکای لاتین، مانع از هرگونه تلاش برای رونق عمدهفروشی از تجارت برای کسانی که در دهه 1930 لندن بودند.
بعد از جنگ جهانی دوم
در سال 1944، توافقنامه برتون وودز امضا شد که به ارزها اجازه می داد در محدوده 1±% از نرخ برابری ارز نوسان داشته باشند. در ژاپن، قانون بانک مبادلات خارجی در سال 1954 معرفی شد. در نتیجه، بانک توکیو تا سپتامبر 1954 به مرکز مبادلات خارجی تبدیل شد. بین سالهای 1954 تا 1959، قانون ژاپن تغییر کرد تا معاملات ارزی با بسیاری از ارزهای غربی مجاز باشد.
رئیس جمهور ایالات متحده، ریچارد نیکسون با پایان دادن به توافق برتون وودز و نرخ های ثابت مبادله، در نهایت منجر به یک سیستم ارزی شناور آزاد شد. پس از پایان معاهده در سال 1971، توافقنامه اسمیتسونین اجازه داد تا نرخها تا 2± درصد نوسان داشته باشند.
در سالهای 1961–1962، حجم عملیات خارجی توسط فدرال رزرو ایالات متحده نسبتاً کم بود. کسانی که در کنترل نرخهای ارز دخالت داشتند دریافتند که مرزهای توافقنامه واقع بینانه نیست و بنابراین در مارس 1973، زمانی که مدتی پس از آن متوقف شد.هیچ یک از ارزهای اصلی با ظرفیت تبدیل به طلا حفظ نشد. سازمان ها در عوض به ذخایر ارز متکی بودند. از سال 1970 تا 1973 حجم معاملات در بازار سه برابر شد. در زمانی (طبق گفته گاندولفو در طول فوریه تا مارس 1973) برخی از بازارها “شکاف” شدند و متعاقباً یک بازار ارز دو لایه با نرخ ارز دوگانه معرفی شد. این در مارس 1974 لغو شد.
رویترز مانیتورهای کامپیوتری را در ژوئن 1973 معرفی کرد و جایگزین تلفنها و تلکسهایی شد که قبلاً برای معاملات مظنه استفاده میشد.
بسته شدن بازار
به دلیل ناکارآمدی نهایی توافق برتون وودز و شناور مشترک اروپا، بازارهای ارز مجبور به بسته شدن، در طی سالهای 1972 و مارس 1973 شدند. بزرگترین خرید دلار آمریکا در تاریخ 1976 زمانی بود که دولت آلمان غربی به خرید تقریباً 3 میلیارد دلاری دست یافت (در مجموع 2.75 میلیارد دلار توسط The Statesman: جلد 18 1974 ارائه شده است). این رویداد حاکی از عدم امکان تعادل نرخ ارز توسط اقدامات کنترلی در آن زمان بود و سیستم پولی و بازارهای ارز در آلمان غربی و سایر کشورهای اروپایی به مدت دو هفته (در ماه فوریه و یا مارس 1973) بسته شد. ایالت Giersch، Paqué و Schmieding پس از خرید «7.5 میلیون Dmarks» بسته شد.
در کشورهای توسعهیافته، زمانی که شرایط بازار شناور و نسبتاً آزاد دوران مدرن آغاز شد، کنترل دولتی بر تجارت ارز در سال 1973 پایان یافت. منابع دیگر ادعا میکنند که اولین باری که یک جفت ارز توسط مشتریان خردهفروشی ایالات متحده معامله شد، در سال 1982 بود و جفتهای ارز اضافی تا سال آینده در دسترس قرار گرفت.
در 1 ژانویه 1981، به عنوان بخشی از تغییراتی که در طول سال 1978 آغاز شد، بانک خلق چین به برخی از “شرکت های” داخلی اجازه داد تا در تجارت ارز خارجی شرکت کنند. زمانی در سال 1981، دولت کره جنوبی به کنترل فارکس پایان داد و اجازه داد تجارت آزاد برای اولین بار رخ دهد. در طول سال 1988، دولت این کشور سهمیه صندوق بین المللی پول برای تجارت بین المللی را پذیرفت.
مداخله بانک های اروپایی (به ویژه بوندس بانک) در 27 فوریه 1985 بر بازار فارکس تأثیر گذاشت. بیشترین نسبت تمام معاملات در سرتاسر جهان در طول سال 1987 در داخل بریتانیا بود (کمی بیش از یک چهارم). ایالات متحده دومین مشارکت را در تجارت داشت.
اندازه و نقدینگی بازار
بازار ارز نقدشونده ترین بازار مالی در جهان است. معامله گران شامل دولت ها و بانک های مرکزی، بانک های تجاری، سایر سرمایه گذاران نهادی و موسسات مالی، سفته بازان ارز، سایر شرکت های تجاری و افراد می شوند. بر اساس نظرسنجی سه ساله بانک مرکزی 2019، که توسط بانک تسویه بین المللی هماهنگ شده است، متوسط گردش مالی روزانه 7.5 تریلیون دلار در آوریل 2022 (در مقایسه با 1.9 تریلیون دلار در سال 2004) بود. از این 6.6 تریلیون دلار، 2.1 تریلیون دلار مربوط به معاملات نقدی و 5.4 تریلیون دلار در معاملات فوری، سوآپ و سایر مشتقات معامله شد.
ارز در یک بازار خارج از بورس معامله می شود که در آن دلالان/فروشندگان مستقیماً با یکدیگر مذاکره می کنند، بنابراین هیچ صرافی مرکزی یا اتاق پایاپای وجود ندارد. بزرگترین مرکز تجارت جغرافیایی انگلستان و در درجه اول لندن است. در آوریل 2022، تجارت در بریتانیا 38.1 درصد از کل معاملات را به خود اختصاص داده است و آن را تا حد زیادی مهم ترین مرکز تجارت ارز در جهان است. به دلیل تسلط لندن در بازار، قیمت مظنه یک ارز خاص معمولاً قیمت بازار لندن است. به عنوان مثال، هنگامی که صندوق بین المللی پول هر روز ارزش حق برداشت ویژه خود را محاسبه می کند، از قیمت های بازار لندن در ظهر آن روز استفاده می کند. تجارت در ایالات متحده 19.4%، سنگاپور و هنگ کنگ به ترتیب 9.4% و 7.1% و ژاپن 4.4% را به خود اختصاص داده است.
گردش معاملات آتی و اختیار معامله ارز خارجی در سالهای 2004-2013 به سرعت در حال رشد بود و در آوریل 2013 به 145 میلیارد دلار رسید (دوبرابر گردش مالی ثبت شده در آوریل 2007). از آوریل 2022، مشتقات ارزی قابل معامله در بورس، 2 درصد از گردش ارز خارجی فرابورس را تشکیل میدهند. قراردادهای آتی ارز در سال 1972 در بورس کالای شیکاگو معرفی شدند و بیش از سایر قراردادهای آتی معامله می شوند.
اکثر کشورهای توسعه یافته اجازه تجارت محصولات مشتقه (مانند معاملات آتی و اختیار معامله در معاملات آتی) را در مبادلات خود می دهند. همه این کشورهای توسعه یافته در حال حاضر دارای حساب های سرمایه کاملاً قابل تبدیل هستند. برخی از دولت های بازارهای نوظهور به دلیل داشتن کنترل سرمایه، محصولات مشتقه ارزی را در مبادلات خود اجازه نمی دهند. استفاده از مشتقات در بسیاری از اقتصادهای نوظهور در حال رشد است. کشورهایی مانند کره جنوبی، آفریقای جنوبی و هند علیرغم داشتن برخی کنترلهای سرمایه، مبادلات آتی ارز ایجاد کردهاند.
تجارت ارز، بین آوریل 2007 و آوریل 2010حدود 20 درصد افزایش یافته و از سال 2004 بیش از دو برابر شده است. افزایش گردش مالی ناشی از عوامل متعددی است:
اهمیت فزاینده ارز خارجی به عنوان یک طبقه دارایی
افزایش فعالیت تجاری معامله گران با فرکانس بالا
و ظهور سرمایه گذاران خرد به عنوان یک بخش مهم بازار
رشد اجرای الکترونیکی و انتخاب متنوع مکانهای اجرا باعث کاهش هزینههای معاملات، افزایش نقدینگی بازار و جلب مشارکت بیشتر انواع مشتریان شده است. به ویژه تجارت الکترونیک از طریق درگاه های آنلاین، تجارت خرده فروشان را در بازار ارز آسان کرده است. تا سال 2010، تخمین زده شد که تجارت خرده فروشی تا 10 درصد از گردش مالی لحظه ای یا 150 میلیارد دلار در روز را تشکیل می دهد
تفاوت بین قیمتهای پیشنهادی و درخواستی افزایش مییابد (برای مثال از 0 به 1 پیپ تا 1 تا 2 پیپ برای ارزهایی مانند EUR) با پایین آمدن سطوح دسترسی. این به دلیل حجم است. اگر یک معامله گر بتواند تعداد زیادی از معاملات را برای مبالغ زیاد تضمین کند، می تواند تفاوت کمتری بین قیمت پیشنهادی و قیمت درخواست کند که به آن اسپرد بهتر می گویند.
سطوح دسترسی که بازار ارز خارجی را تشکیل می دهند، با اندازه «خط» (مقدار پولی که با آن معامله می کنند) تعیین می شود. بازار بین بانکی رده بالای 51 درصد از کل معاملات را تشکیل می دهد. بانکهای کوچکتر و به دنبال آن شرکتهای بزرگ چند ملیتی (که باید ریسک را پوشش دهند و به کارکنان در کشورهای مختلف پرداخت کنند)، صندوقهای تامینی بزرگ، و حتی برخی از بازارسازان خردهفروشی. به گفته گالاتی و ملوین، “صندوق های بازنشستگی، شرکت های بیمه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و سایر سرمایه گذاران نهادی از اوایل دهه 2000 نقش مهمی را در بازارهای مالی به طور کلی، و در بازارهای FX به طور خاص ایفا کرده اند.” (2004) علاوه بر این، او خاطرنشان می کند، “صندوق های تامینی به طور قابل توجهی در دوره 2001-2004 از نظر تعداد و اندازه کلی رشد کرده اند”.بانکهای مرکزی نیز در بازار ارز مشارکت میکنند تا ارزها را با نیازهای اقتصادی خود هماهنگ کنند.
شرکت های تجاری
بخش مهمی از بازار ارز ناشی از فعالیت های مالی شرکت هایی است که به دنبال ارز برای پرداخت کالا یا خدمات هستند. شرکتهای تجاری معمولاً در مقایسه با بانکها یا سفتهبازان مبالغ نسبتاً کمی معامله میکنند و معاملات آنها اغلب تأثیر کوتاهمدتی بر نرخهای بازار دارد. با این وجود، جریان های تجاری عامل مهمی در جهت گیری بلندمدت نرخ ارز یک ارز هستند. برخی از شرکتهای چندملیتی (MNC) میتوانند تأثیر غیرقابل پیشبینی داشته باشند، زمانی که موقعیتهای بسیار بزرگ به دلیل مواجهههایی که به طور گسترده توسط سایر فعالان بازار شناخته نشده است، پوشش داده میشوند.
بانک های مرکزی
بانک های مرکزی ملی نقش مهمی در بازار ارز دارند. آنها سعی می کنند عرضه پول، تورم و/یا نرخ های بهره را کنترل کنند و اغلب نرخ های هدف رسمی یا غیررسمی برای ارزهای خود دارند. آنها می توانند از ذخایر ارزی قابل توجه خود، برای ایجاد ثبات در بازار استفاده کنند. با این وجود، اثربخشی «سفتهبازی تثبیتکننده» بانک مرکزی مشکوک است، زیرا اگر بانکهای مرکزی مانند سایر معاملهگران زیان زیادی وارد کنند، ورشکست نمیشوند. همچنین هیچ مدرک قانع کننده ای وجود ندارد که نشان دهد آنها واقعاً از تجارت سود می برند.
تثبیت ارز
تثبیت ارز، نرخ ارز روزانه تعیین شده توسط بانک ملی هر کشور است. ایده این است که بانک های مرکزی از زمان تثبیت و نرخ ارز برای ارزیابی رفتار ارز خود استفاده کنند. تثبیت نرخ ارز نشان دهنده ارزش واقعی تعادل در بازار است. بانک ها، دلالان و معامله گران از نرخ های ثابت به عنوان شاخص روند بازار استفاده می کنند.